....نامهاي از خدا
من به تو توانايي ديگر ميبخشم، توانايي که حتي فرشتگان هم از داشتن آن محروماند
من به تو قدرت انتخاب ميدهم
با اين توانايي تو در جايگاهي بالاتر از فرشتگان قرار ميگيري. فرشتگان آزاد نيستند
تا گناه را برگزينند. ولي من به تو ارادهي هدايت سرنوشتت را ميدهم. به تو گفتم که براي خودت و زميني که در آن زندگي ميکني بر اساس ميل وارادهات تصميم بگير.
تو آزادي که بر اساس ميل و خواستهات زميني يا آسماني نگاه کني و اعمالت بر اساس ارادهات باشند.
تو ميتواني بر اساس خواستهات به پستترين نوع حيات راضي باشي و قدرت اين را هم داري که با مراجعه به نهاد آسمانيات به بالاترين مرتبه حيات، به ملکوت برسي.
من هيچگاه اين توانايي مهم را از تو نگرفتهام، قدرت انتخاب را
تو با اين قدرت مهيب چه کردهاي؟
به خودت نگاه کن، به تصميمهايي که در زندگي گرفتهاي فکر کن و آنها را دوباره مرور کن و فکر کن اگر دوباره شانس انتخاب کردن را داشتي چه انتخابي ميکردي؟
گذشتهها گذشته است . از قدرت انتخابت به درستي استفاده کن.
عشق را به جاي نفرت برگزين
خنده را به جاي گريه
پشتکار را به جاي جا خالي کردن
تحسين را به جاي بدگويي
التيام را به جاي زخم زدن
بخشش را به جاي ربودن
عمل را به جاي دفع الوقت
رشد را به جاي فساد
دعا را به جاي نفرين
و زندگي را به جاي مرگ
حال تو ميداني که ناکامي هايت خواسته من نبوده است
زيرا همه تواناييها در وجود تو بوده است. انبوه افکار و خواستههايي که موجب دوري تو از انسانيت شده بود نيز خواست تو بوده نه من
نعمتها و قدرتهايي که من به تو اعطا کردهام آنقدر بزرگ و قوي بودهاند که دنياي کوچک تو در مقابل آن هيچ است.
اين متن بخشي از كتاب معجزه عشق است كه توسط انتشارات پژوهه منتشر شده است